عرفان یعنی عمل :
یکی از عرفای نامداربه رحمت خدا پیوسته بود. وقتی که خبر رحلت ایشان را به دوستانم می گفتم ، نخستین جمله ای که بر زبانشان جاری می شد، این بود که خوشا به حالش. در آن دنیا دیگر خیالش راحت است . بیچاره ما که نه دنیا را داریم و نه آخرت را و ... مگر آنها چه کردند که ما فقط باید حسرت بخوریم . حسرت بیهوده به چه کار ما می آید؟ پرس و جو کردم . دیدم عرفان چیز پیچیده ای نیست. همه ما اهل عرفانیم . خوب و بد را مثل خورشید می شناسیم . پس مشکل کجاست ؟ مشکل این است که اهل عمل نیستیم . از عارف محبوب حاج آقای بهجت دام ظله الوارف دستور العمل خواستند . جمله معروفی گفت که خودتان می دانید و نیازی به تکرار نیست . از یکی دیگر از اساتید اخلاق و عرفان دستور العمل خواستند ، ایشان هم فرمود : نخستین مرحله عرفان همان تقوی است . شما تقوی داشته باشید بقیه امور خود به خود حاصل می شود. خداوند خود راه را به شما نشان خواهد داد . دستور العمل را خداوند ، پیامبر ، امیر المومنین ، ائمه معصومین علیهم السلام و فقهای عصر غیبت همه داده اند . همه واجبات و محرمات را معلوم کرده اند. همه گفته اند گناه نکنید . همه گفته اند ترک معصیت . منتها مرد عمل نیست . شاید شنیده باشید در زبان عرفا نخستین مرحله عرفان را تقوی بر شمرده اند . تقوی یعنی
انجام واجب و ترک حرام
شما فقط به همین عمل کنید . یعنی تمام هم و غم و معیار های زندگی و .. شما انجام واجبات و ترک محرمات باشد. اگر عارف نشدید تا روز قیامت مرا لعن کنید.
عمل کنید . واجبات را انجام دهید و محرمات را ترک کنید . سخنان عارفانه گفتن و غزل عاشقانه خواندن و ... خوب است اما تا پله اول درست نشود اینها هیچ فایده ای به حال شما ندارد . شما از نیمه شب تا صبح بنشین و دعای کمیل بخوان . اما اگر می دانی که این بیداری شما سبب قضا شدن نماز صبحت می شود ، آن دعای کمیل خواندنت خاصیتی جز ثبت گناه برای شما ندارد . چرا که به امری مستحب متوسل شده ای . حال آن که امر واجبی دارد از تو فوت می شود . ابتدا ستون خانه دلت را بنا کن. گچ کاری و تابلو زدن به دیوارهای دل را بگذار تا وقتی ستون و سقف خانه بنا شد.
پس دستور العمل همه ما در طریق سیر و سلوک آن است که واجبات را انجام دهیم و محرمات را ترک کنیم . همین . این فرموده تمام عرفایی است که راه حق را به درستی پیموده اند و حضور پر مهر حضرت دوست را در آغوش کشیده اند.
نظرات شما: نظر
فاطمه- سلاماللَّهعلیها- داراى خصوصیاتى در بعد تکوین هست که عرفان کامل تکوینى را قبل از آفرینش او در طبیعت، در او ایجاد کرده است، او از نظر تکوینى معصوم است. تنزل نور او در صلب پاک و آنگاه در رحم پاک و نمو جسمش از غذاى حلال که به همراه تسبیح و تقدیس خدا تناول شده است، زمینهى عصمت تشریعى را فراهم آورده است، لذا شرایط و زمینهى تکوینى به گونهاى بوده است که در رحم به ستایش، حمد و ثناى خدا مشغول بوده است.
تربیت و پرورش زهرا- سلاماللَّهعلیها- در دامان پاک خدیجه- علیهاالسلام- و در کنار پدرى که رسول خداست، زمینه را براى ظهور عرفان تشریعى هر چه بیشتر آماده مىساخت. او لحظهاى از یاد خدا غافل نگشت و آنى از انجام تکالیف الهى و انسانى سرباز نزد، سراسر زندگى او نور است. عرفان او در این مطلب متجلى است که خداوند با غضب او غضب مىکند و با خشنودى او خشنود مىگردد (3)
ظهور عرفان او در آیهى:
«اَنَّ الَّذینَ یُؤذوُنَ اللَّه وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُم اللَّه فِى الدُّنیا وَ الاخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً» (4)
مىباشد، چرا که اذیت کردن او اذیت نمودن خداوند است(5)
تجلى عرفان بانوى بزرگ اسلام و دخت رسولاللَّه- صلّى اللَّه علیه و آله- در قلب و جوارحى است که به فرمودهى پدر بزرگوارش حضرت محمد- صلّى اللَّه علیه و آله و سلم- پر از ایمان و یقین است:
«انّ ابنتى فاطمة ملأ اللَّه قلبها و جوارحها ایماناً و یقیناً؛ (6) براستى خداى بزرگ قلب و جوارح دخترم فاطمه- سلاماللَّهعلیها- را از ایمان و یقین پر کرده است».
عرفان زهرا- سلاماللَّهعلیها- در یخرج منهما اللؤلؤ والمرجان؛ یعنى، حسن و حسین- علیهماالسلام- جلوه کرد (7) عرفان او فوق عرفان زنان عالم است (حتى آسیه، خدیجه و مریم) و خداوند برگزید (8) و او را افضل زنان اهل ارض قرار داد (9)
«قالت فاطمة- علیهاالسلام- فقال لى: أما ترضین أن تأتى یوم القیامة سیدة نساء المؤمنین او سیدة نساء هذه الاُمَّة» (10)
«فاطمه- سلاماللَّهعلیها- فرمود: پدرم رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- به من فرمودند: آیا راضى و خشنود نیستى که روز قیامت بیایى در حالى که سیدهى زنان مؤمنین یا سیدهى زنان این امت باشى».
ادامه مطلب...
نظرات شما: نظر