رابطه بین حبّ ذات و حبّ خدا و ائمه(علیهمالسلام) و حبّ خوبیها چگونه است؟
حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله : انسان کمال محض را دوست دارد و اگر به خود علاقمند است برای این است که به کمال برسد. قهراً آنچه به خود انسان بر میگردد باید در مسیر آن هدف باشد. انسان باید خود را به عنوان وسیله دوست داشته باشد نه به عنوان هدف. یعنی اگر امر دائر شود به اینکه دست از خود بردارد یا از آن کمال برتر، باید دست از خود بکشد و خود را برای رسیدن به کمال برتر قربانی کند. قربانی هم معنایش این است که متقرّب بشود نه فانی، عملی را قربانی گویند که انسان را به هدف نزدیک کند. قربانی یک عمل وجودی است نه عدمی و فانی، یعنی هرگز انسان با قربانی کردن چیزی را از دست نمیدهد.
نماز قربانی انسان است، یعنی وسیله تقرب انسان است، زکات و سایر عبادات همچنین است، درس و بحث هم قربانی است. انسان وقتی چیزی را در راه خدا قربانی کند بهتر از آن را به دست میآورد. اگر در قرآن آمده است؛ ”مَنْ جاء بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها“(١) ناظر به بخش کمّی مسئله نیست، یعنی فقط مسئله ده برابر مطرح نیست بلکه بخش کیفی را هم شامل میشود. زیرا در آیه دیگر فرمود: ”مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها“(٢) اگر کسی دست و پا و چشم خود را در راه خدا داد، خدا دست و پا و چشم دیگری بهتر از اینها به او عطا میکند. اینکه وجود مبارک امیرالمؤمنین(علیه السّلام) فرمود خدا به برادرم جعفر دو بال داد که با آنها در بهشت همراه با فرشتگان پرواز میکند (جعفر طیار) معنایش این است که جعفر بن ابیطالب چیزی را قربانی کرده و بهتر از آن را گرفته است. بنابراین علاقه به خود و شؤونات خود اشکال ندارد به شرطی که قصد قربانی کردن آنها را داشته باشیم. اگر به پیامبر و دین و ائمه علاقمندیم به این جهت است که از همه آنها در مسیر تقرب به حضرت حق استفاده کنیم.
در سوره مبارکه توبه فرمود: ”ما کانَ لاِهْلِ المَدینَةِ ومَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الاَعْرابِ اَنْ یَتَخَلّفُوا عَنْ رَسُولِ اللّهِ ولا یَرْغَبُوا بِاَنفُسِهِمْ عن نَفْسِه“(٣).
کسی حق ندارد خود را در جنگ حفظ کند و پیغمبر را در خطر اندازد، بلکه همه باید سنگر باشند و پیغمبر را در سنگر خویش حفظ کنند. پس ما جسم خود را باید قربانی جسم پیغمبر کنیم زیرا با این کار از بین نمیرویم، ”ولا تحسبنّ الّذینَ قُتِلوُا فی سَبیلِ اللّه اَمْواتاً“(٤) بلکه از این عالم آلوده میرهیم و با جسمی بهتر در عالمی دیگر به حیاط طیّبه میرسیم. محبت و علاقه به اهل بیت نیز همینطور است. دوستی آنها عقلی است نه عاطفی مثل دوستی پدر و مادر و فرزند. انسان آنها را برای معارفی که در اختیار جامعه بشری قرار دادهاند و افراد بشر را هدایت کردهاند دوست میدارد.
…………………………………………………………………………
(١) سوره انعام، آیه ١٦٠.
(٢) سوره نمل، آیه ٨٩.
(٣) سوره توبه، آیه ١٢٠.
(٤) سوره آلعمران، آیه ١٦٩.
نظرات شما: نظر
راههای رقّت قلب چیست؟
حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله : رقّت قلب داریم و ضعف قلب، ممکن است کسی بگوید من در مدت عمرم یک گوسفند را سر نبریدهام یا مرغی را ندیدهام که سر ببرند، این رقّت قلب نیست بلکه ضعف نفس است. زیرا همین شخص که میگوید من تحمل دیدن گوسفند ذبح شده را ندارم وقتی کباب گوسفند را میخورد و بوی کباب به مشام فقرا میرسد بیخیال است و قلبش تکان نمیخورد و به فکر آنها نیست. رقّت قلب و عاطفه از فضائل انسانی است در حالی که ضعف نفس فضیلت نیست. راهی که انسان با طیّ آن برابر دستورات الهی خدمتی به خلق خدا انجام میدهد رقّت قلب است و آن راهی که با دستورات الهی برابر نیست، ضعف نفس است.
رقیق القلب بودن این است که انسان وقتی فقیری را دید واقعاً متأثر بشود، از قیامت و دوزخ که گفته میشود، از نابسامانی وضع یک عدهای واقعاً متأثر بشود، این را میگویند رقّت قلب. راه رقّت قلب هم گناه نکردن است. از حضرت علی(علیه السّلام) روایت شده است: «ما جَفّتِ الدّمُوع إلاّ لِقَسوَةِ القُلُوب وَ ما قَسّتِ القُلُوبُ إلاّ لِکَثْرَةِ الذّنُوب»(١).
چشمها گرفتار خشکی نمیشود مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمیشود مگر در اثر گناه زیاد.
…………………………………………………………………………
(١) بحار، ج ٧٠، ص ٥٥.
نظرات شما: نظر
مقام طمأنینه چیست و آیا طمأنینه با ایمان فرق دارد؟
حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله : ایمان درجاتی دارد که برخی از آنها ممکن است با تزلزل همراه باشد. ولی مقام والای ایمان همان طمأنینه است و راه رسیدن به این درجه والا هم گناه نکردن است. اگر ما خود را با گناه مسموم نکنیم و در مسیر خدا باشیم هیچ مشکلی پیش نمیآید. اگر هم یک آسیبی دیدیم این برای پخته شدن و امتحان ما است.
گندم ما دامی که در انبار است قیمت ارزانی دارد، وقتی که زیر سنگ آسیاب قرار گرفت و فشار دید و آرد شد قیمتش بیشتر میشود. وقتی به تنور رفت و به نان تبدیل شد قیمت آن از قبل گرانتر و غذای آدم میشود. همین فشار دیدن باعث کمال گندم است. خداوند در قرآن کریم فرمود: ”وَ لَنَبْلُونّکُمْ بِشَیءٍ مِنَ الخَوفِ وَالجْوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأمْوالِ والأنْفُسِ وَالثّمَرات وَبَشّرِ الصّابِرینَ“(١) بنابراین طمأنینه آن مرحله والای ایمان است.
…………………………………………………………………………
سوره بقره، آیه ١٥٥.
نظرات شما: نظر