سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردن و خوارى نبردن ، و به اندک ساختن و به این و آن نپرداختن ، و آن را که نصیب به آسانى به دست نیاید با کوشش با آن برنیاید و روزگار دو روز است روزى از تو و روزى به زیان تو ، در روزى که از توست سرکشى بنه و در روزى که به زیان توست تن به شکیبایى ده . [نهج البلاغه]
 

 

 

اخلاق و عرفان Ethics & Irfan

جایگاه عرفان در قرآن چیست؟‏

 

حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله : در عرفان چند مطلب اساسی داریم. اول اینکه عرفان علم حصولی (که از راه ‏تحصیل به دست آید) نیست بلکه قسمت عمده‎ ‎آن از راه تهذیب و تزکیه نفس به دست ‏می‌آید. آنجا که ذات اقدس اله فرمود ”یُعَلّمُهُمُ الکِتابَ والْحِکْمَةَ ویُزکّیهِمْ“(١) بخش اول ‏مربوط به فقه، اصول، حکمت و امثال اینها است و بخش دوم یعنی یُزکّیهمْ مربوط به ‏عرفان است. اگر کسی آینه جان را شفاف کند و بفهمد این آینه را به کدام سمت ‏بچرخاند، اسرار عالم در آینه وجودش می‌تابد و به آنها پی‌می‌برد.‏
حارثه بن مالک که درسی نخوانده بود آمد حضور پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و ‏سلم) و عرض کرد: من شب را صبح کرده‌ام در حالی که به مقام یقین رسیده‌ام. حضرت ‏فرمود: هر چیز نشانه‌ای دارد، علامت یقین تو چیست؟ گفت گویا عرش خدا را می‌بینم، ‏بهشت را می‌بینم، جهنم و زوزه اهل جهنم را می‌بینم و می‌شنوم، حضرت فرمود: «عَبْدٌ ‏نَوّرَ اللّه قَلْبَهُ» بنده‌ای است که خداوند قلب او را نورانی کرده است.‏
بحث‌های قرآنی نشان می‌دهد که اگر کسی جان خود را شفاف کرد، یعنی اهل ‏دغل و شبهه و خیانت نبود، سلیم الفطره بود و فهمید آینه جان را به کدام سمت ‏بچرخاند، اسرار عالم را می‌یابد. گاه انسان آینه جانش را به طرف مار و گرگ و عقرب ‏نگه می‌دارد. خوب، این آینه به جز گرگ و عقرب چیز دیگری نشان نمی‌دهد. این‌که ‏تقصیر آینه نیست بالاخره باید کسی باشد تا به انسان بگوید آینه را درست نگه‌دار.‏
خداوند در قرآن فرمود: ”کلاّ لَوْ تَعْلَمُون عِلْمَ الیَقینِ
‎ ‎لَتَرَوُنّ الجَحیم“(٢) اگر اهل علم ‏الیقین باشید و صفای ضمیر داشته باشید هم اکنون جهنم را می‌بینید. والاّ بعد از مرگ، ‏کافر هم جهنم را می‌بیند و می‌گوید: ”رَبّنا اَبْصَرْنا وَسَمِعْنا“(٣).‏
زمانی در عمره مفرده در حرم مطهر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏روبروی حرم نشسته بودیم، جوانی نزد من آمد و گفت حاج‌آقا قصه‌ای دارم
می‌خواهم با ‏شما در میان بگذارم، اجازه می‌دهید این قصه را بگویم. گفتم: بفرمایید. گفت: من اهل ‏فلان شهر ایران و آبمیوه‌فروش هستم.برای این‌که آب میوه خنک و گوارا باشد ما یک تکه ‏یخ داخل لیوان می‌اندازیم، بعد آبمیوه روی آن می‌ریزیم تا لیوان پر شود و به قیمت ‏معمول می‌فروشیم. آن تکه یخ که قیمتی ندارد، ما تعهد کرده‌ایم یک لیوان آب میوه ‏بدهیم صد ریال، مقداری از این لیوان را آن تکه یخ اشغال می‌کند و قاعدتاً از حجم آبمیوه ‏کاسته می‌شود.
بعد گفت: من یک روز صبح که آمدم مغازه در را باز کنم، دیدم قالب‌های یخی که ‏معمولاً صبح قبل از آفتاب می‌آورند جلوی در می‌گذارند شعله‌ور شده و آتش از این یخ‌ها ‏بلند است. فهمیدم که مشکل کجاست. و این ناشی از غلّ و غش ما در فروش آب ‏میوه‌هاست. بعد از آن رفتم لیوان‌های بزرگتری تهیه کردم و یخ داخل آن می‌اندازم و یک ‏لیوان آب میوه کامل را داخل لیوان بزرگتر می‌ریزم و به مشتری می‌دهم. این جوان در ‏کنار قبر مطهر پیامبر‌اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از این جریان همین آیه را ‏قرائت کرد: ”کلاّ لَوْ تَعْلَمُون عِلْمَ الیَقینِ لَتَروُنَّ الجَحْیم“(٤).خلاصه لقمه حرام آتش است. ‏در سوره نساء فرمود: ”إنّ الذینَ یأکْلُونَ اَمْوالَ الیَتامی ظُلْماً إنّما یَأکْلُونَ فی بُطُونِهِم ‏ناراً“(٥)کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند، همانا در حال خوردن آتشند.‏
ما درسی می‌خواهیم که فارغ التحصیلی نداشته باشد چون دشمن اصلی ما ‏شیطان، فارغ التحصیل نمی‌شود. تا زنده‌ایم ما را رها نمی‌کند ما هم تا زنده‌ایم باید ‏درس بخوانیم. درس‌های حوزه و دانشگاه هم که بالاخره بعد از ٢٠ ـ ٣٠ سال ملال آور ‏است. درسی باید خواند که ملال را از بین ببرد و این همان راه تهذیب نفس یا عرفان ‏حقیقی است. پالایش
‎ ‎کردن درون و مراقبت دائم داشتن راه عرفان است.
مرحوم کلینی روایتی نقل می‌کند به این مضمون که انسان‌های اولی خواب ‏نمی‌دیدند. انبیا به آنها می‌گفتند: حساب و کتابی هست و هرکسی در برابر اعمالش ‏مسؤول است ولی مردم باور نمی‌کردند. کم کم رؤیا نصیب افراد بشر شد، پس از آن ‏افرادی که خواب می‌دیدند، بامداد حضور پیامبرشان می‌رسیدند و می‌گفتند: این‌ها ‏چیست که ما در خواب می‌بینیم؟ پیامبرشان فرمود: این‌ها نمونه‌هایی از آن چیزهایی ‏است که ما درباره
‎ ‎بعد از مرگ می‌گوییم. به هر حال راه تهذیب نفس بهترین راه عرفان ‏حقیقی است و اختصاصی هم به درس خوانده‌ها یا حوزه یا دانشگاه ندارد و ملال‌آور هم ‏نیست.‏
‏…………………………………………………………………………‏
‏(١) سوره بقره، آیه
١٢٩‏.‏
‏(٢) سوره
‎ ‎تکاثر، آیات ٥ ـ ٦.‏
‏(٣) سوره
‎ ‎نساء، آیه ١٠.
‏(٤) سوره تکاثر، آیات ٥ ـ ٦.‏
‏(٥) سوره نساء، آیه
١٠‏.‏

 



  • کلمات کلیدی : عرفان و قرآن

  • ::: پنج شنبه 86/4/7 ::: ساعت 9:0 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر